اقتصاد و ما ادراک اقتصاد

ساخت وبلاگ

امکانات وب

گزارش بازارامروزشنبه 19 شهریور 1401 

هرچی زدیم پرید ! 

بازار شبیه این معتادهایی شده که هرچند وقت یک بار به یک بهانه تزریقی به او می شود و کمی سرحال می شود ولی این بار هنوز هیچ چیز نشده هر چی زده  بودپرید و این وضعیت  بازار امروز شد  ... بازار برای نخریدن و ولو شدن و کار نکردن دنبال بهانه بود که برجام و طولانی شدن آن و فرآیند و حرف و حدیث‌ها این بهانه را دست او داد و امروز شاهد چنین اتفاقی در بازار بودیم که حتی مرز روانی ۱۴۰۰ هم شکست... در مورد این موضوع و نوسانات سناریوهای آتی بیشتر صحبت خواهیم کرد ولی یک چیز امروز کمی عجیب بود .درست در دقایق پایانی بازار رنج منفی می‌شود. روز چهارشنبه نیز این موضوع وجود داشت به نظر سوار کردن الگوریتم ها روی بازار مشهود است و این موضوع نظم بازار را کمی برهم زده است
البته نوسان بازار های جهانی هم که کمی ته دل بازار را خالی کرده است بازارهای جهانی طی این چند روز تعطیلی منفی و مثبت زیادی را تجربه کرده و ترس بازار کمی از تحولات این بازار زیاد شده و درست در حالتی که بازار ریسک عدم برجام و طولانی شدن مذاکرات را می‌پذیرد نرخ دلار درجا میزند
این دقیقا همان چیزی بود که روزهای قبل اگر اشتباه نکنیم روز دوشنبه یا سه شنبه برای بازار عنوان کردیم که نقشه برجام و تحولات سیاسی را به خوبی نشان می داد در واقع انگار کم کم داریم وارد این فاز می‌شویم
برای اینکه آن اتفاقات و رویدادها را یک بار دیگر دقیق‌تر توضیح دهیم بار دیگر به این موارد برمی گردیم و دوباره توضیحات را کامل می کنیم

(تاکید میشود این متن برای روز دوشنبه است ) 

بیاید فرض کنیم این داستان بکش بکش و ما توپ را شوت بزنیم در زمین طرف مقابل و طرف مقابل هم توپ را به زمین ما بیاندازد برای مدتی طول بکشد خداروشکر این موضوع نامه‌نگاری‌ها نیز هر کدام هفته ها طول میکشد !! و انگار کل کلی بین طرفین برای اینکه کدام بیشتر طول بدهد وجود دارد و این میان چوبش را دوباره بازار ما می خورد .یک بار به شوخی عرض کردیم که این دو طرف توپ را به زمین هم میزنند این میان گه گداری توپ به جای حساس تماشاچی هایی نظیر ما می‌خورد و اه و فغان ما بلند می شود ... اما در کل بیایید فرض کنیم این شرایط ادامه داشته باشد البته بسیاری از افراد معتقدند که اصلا فرض را بر این بگذارید که برجامی در کار نخواهد بود و با همین شکل قراراست پیش برویم .حقیقت امر ما این فرض را خیلی دوست نداریم بپذیریم و برای آن هم دلیل داریم .  ما بورسی ها دارایی هایی را در اختیار داریم که به راحتی چوب میخوریم یعنی تصور کنید در خانواده ای به نام اقتصاد ،فرزند کوچک خانواده هستیم که هر اتفاقی رخ میدهد اولین کتک و سیلی را این بنده‌خدا میخورد . فرزندان دیگر یعنی ملک و خودرو طلا و سکه و هر دلالی دیگر با شدت کمتر و لطف بیشتر با آنها برخورد می‌شود اما بورس همیشه در آستانه خوردن کتک است . انگار ما بچه زن بابا هستیم و باقی بچه اصلی خانواده !! از همین رو کتک تحریم‌ها را همان ابتدا بازهم ما می خوریم و تازه از رشد دلار هم بعید است بهره آن‌چنانی ببریم و زمان خواهد برد تا دارایی سهامداران نرخ دلار را در خود لحاظ کند

اما این را هم بگوییم تجربه نشان داده با کمی گذر زمان قطعاً لحاظ می‌کند و این طور نیست که دیده نشود ! اما بقیه فرزندان این خانواده سریعتر و خاص ترین این افزایش نرخ را دریافت میکنند از همین رو احساس می کنیم تحریم و یا ادامه شرایط فعلی که به نوعی چشم انداز توافق را تیره و تار کند باعث خواهد شد همان جریان پول که تماشاچی بود بازهم تماشاچی باقی بماند و بازار را نگاه کند. البته احتمالا بقیه بازارها شرایط بهتری بگیرند و دو اتفاق رخ دهد که رگه های از این دو اتفاق را در بازار این روزها به خوبی می بینیم اتفاق و رویداد اول این است که افزایش ریز و آرام دلار چه در نیما و چه در بازار آزاد را مشاهده خواهیم کرد و این بدان معنی است که کم کم بازار می تواند به ارزنده بودن دارایی هایی که در اختیار دارد بیشتر فکر کرده و فضای منطقی تری را در فروش بگیرد و حاضر نباشد با هر قیمتی سهم را در بازار رنج کشیده و به سمت منفی ببرد ...

 

اما چه اتفاقات دیگری رخ خواهد داد ؟! ما در بازار با شرایطی مواجه می شویم که نرخ ارز افزایش یافته و قطعاً وقتی نرخ افزایش پیدا میکند قاعدتاً باید سهم های بزرگ بازار و یا سهم های دلاری و یا صادر کننده افزایش داشته باشند به خصوص اینکه این بار احساس می کنیم نرخ دلار نیما منطقی تر و بهتر از قبل حرکت خواهد کرد که قبلا در مورد تحولات نرخ دلار نیما مفصل صحبت کردیم( که سیاست دولت حتی بعد از برجام به نظر سرکوب نیست و یکسان سازی نرخ ارز که روزهای بعد در مورد خبر و رویدادهای احتمالی که در این حوزه روی خواهد داد را کمی بیشتر بازمی کنیم) اما در هر صورت ما شاهد افزایش نرخ است خواهیم بود اما در این میان دو رویداد وجود دارد که باعث می شود سرعت همراهی بازار و شرکت ها با نرخ ارز کمی کمتر شود
اول بازارهای جهانی است که کمی فضا را برای حرکت سهم های دلاری محور ممکن است کند نماید . چرا که ابهامات زیادی را دارد و دوم ساختار تصمیم گیری های خود دولت است که تصمیمات گذشته او و ترس هایی که ایجاد کرده باعث خواهد شد بازار نسبت به این سهم های بزرگ تردید داشته باشد. طرح های نظیر اینکه نکند دولت دوباره نرخ فلان چیز را افزایش ندهد ،دستور بدهد ، در بودجه گاز و برق و ... را گران کند ، نکند اوراق چاپ کند و نرخ سود را بالا ببرد ، نکند سهامداران عمده پول لازم شروع به عرضه سهم در بازار کنند و هزاران نکند دیگر که به ترس بازار نسبت به این نوع سهم ها دامین می زند و باعث می شود بازار کمی با دیده تردید به این سهم ها نگاه کند اما در نهایت جایی فنر این اتفاقات آنقدر فشرده شده و قیمت ها آنقدر جذاب خواهند شد که بخشی از نقدینگی بازار به سمت آنها هدایت می شود ... اما ممکن است این پروسه و این جریان از بازار زمان بگیرد
اما اتفاق بعدی چیست؟ بخشی از پول های بازار که به خوبی به این رفتار واقف است مسیر دیگری را در پیش می‌گیرد و آن هم حرکت به سمت سهم های کوچک و یا به اصطلاح حرکت شاخص هم وزن بازار است که باعث خواهد شد شرایط در این شرکت ها که عمدتاً ربطی هم با بازارهای جهانی ندارند وضعیت بهتری بوده و جریان پول در آنها گردش بیشتری داشته باشند . همین‌حالا نیز رگه های افزایش حجم معاملات را در این شرکت ها شاهدیم و بسیاری از افراد هم به دنبال این دسته از سهم ها می گردند و اتفاقا معتقدیم بعد از رسیدن گزارش ها کار تحلیل گران و سهامداران این است که با دقت این گزارش‌ها را مطالعه کرده و سراغ شرکت هایی از این دست بروند که اتفاقاً ارزندگی مناسب و منطقی و بنیادی را نیز در دل خود دارند.

و این یعنی احتمالاً شاخص هم وزن بازار در این شرایط و این فضا ممکن است سرعت بیشتری نسبت به شاخص اصلی داشته باشد و باز هم تاکید می‌کنیم تمام مواردی که عنوان شد و به نوعی به شکل تئوریک تحلیل کردیم روی کاغذ است و نمی تواند قطعیت بنیادی و حتمی داشته باشد و فقط یک پیش بینی و نظر است تا سهامداران هم خود را نسبت به این موضوع به روز نگه دارند و این به این معنی است که سهامداران که شاید قبلا فقط در استخر های با عمق مشخص و تمیز حرکت میکردند لازم باشند کمی گل مالی و کار سخت را هم تجربه نماید ... می دانیم واقعاً کار بازار سخت‌تر خواهد شد اما به هر حال وقتی شرایط تحریم ها لنگ در هوا بودن بازار را رقم بزند این اتفاقات طبیعی است البته این را هم اضافه کنیم که در مورد بازار حتی پس از برجام و توافق هم ممکن است چنین اتفاقاتی را شاهد باشیم چرا که رفتار دولت و ترس سهامدار سر جای خود است و حتی ممکن است پس از برجام نیز این رفتار ادامه داشته باشد

به واقع اگر این سناریو درست باشد ما باید کم کم رشد نرخ ارز را داشته باشیم و دلار هم افزایش پیدا کند اما بدترین حالت برای بازار این سردرگمی و بی خبری در بازار است که نه در دلار نیما افزایش پیدا می‌کند و بر جامی رخ می دهد و نه شاهد تحول خاصی هستیم و این موضوع در کنار کم حجمی و بی حجمی بازار چالش عمده سهامداران شده است.

و از کسی پوشیده نیست که مسیر بازار اگر به همین شکل خبر ها باقی بماند و تغییر نکند فرسایش عجیب و غریبی از سهامداران خواهد گرفت آن وقت است که سناریو کف کانال که تکنیکالیست ها بیان می کردند بیشتر تقویت شده و آرام آرام به آن سمت حرکت می کنیم و این پیش بینی و رفتار دقیقا در امروز بازار هم هویدا و نمایان بود و مشکل اینجاست که این بی خبری و کج خبری فضای بازار را در برگرفته و همه از اتفاقات و تحولات پیشرو هراسانند . البته بازار خیلی جای عجیب و پایین زیادی را بعید است ببیند ولی انرژی زیادی از بازار خواهد گرفت .

 

اما در بحبوحه این اتفاقات و رویدادها و درست در جایی که همه سر به سنگ می زنند و اوضاع خوشحال کننده نیست شاهد تحولات خاصی در تایم معاملات هستیم. بسیاری در مورد این موضوع انتقاد می‌کردند معتقدیم افزایش تایم معاملات بازار یک تصمیم درست و خوب اما در زمان غلط است .به چه معنا؟ به این معنا که در حال حاضر که بازار سوهان روح همه سهامداران شده حتی چند دقیقه اضافه تر هم برای بسیاری چالش‌های بزرگی است اما شک نکنید تصمیمی که گرفته شده تصمیم درستی است و برای آن دلایل متعددی می توان ذکر کرد که چند نمونه آن را اینجا می آوریم.
افزایش ساعت معاملات باعث بروز اتفاقات متفاوتی می‌شود که افزایش نقدشوندگی سهام که در مورد اوراق، صندوقها و تسه تجربه شده و جالب بوده است یکی از آنهاست البته همه قبول دارند ساختار اینها با هم متفاوت است ولی در کل می‌تواند جالب باشد .
یکی دیگر از این دلایل انطباق بورس ما با استانداردهای بین المللی بود که ساعت کار ما کمتر از بورس های دنیاست که البته انصافا باید گفت ما هیچ کجایین شبیه دنیا نیست!!
یک نکته که کمی جالب و قابل توجه است این بوده که انطباق ساعت با ساعات معاملات ارز برای سهام‌های صادرات محور می‌تواند کمی بیشتر شود ولی نیم ساعت خیلی این حرف ها را ندارد ..
یکی از مهم ترین دلایل دیگر این موضوع این بود که بازار به اندازه کافی وقت برای انجام معاملات عمده و بلوک نیاز دارد و این نیم ساعت شاید بسیار کمک حال بازار شود .
در سوی دیگر می‌توان گفت توسعه زمان برای حجم معاملات دوران رونق بازار مثل مقطعی در ۹۹ ولی در کل بازار از آن مقطع تجربه خوبی ندارد .
از برخی مدیران هم که پرسیدیم تاکید میکردن علت انجام در این شرایط بازار هم این هست که در زمانهای رونق یا ریزش بازار امکان اجرا وجود ندارد...
اما بازم تاکید می کنیم در فضای فعلی که شدت منفی بازار و کم حجمی وجود دارد این موضوع بیشتر به چشم می آید و مورد استقبال قرار نمی گیرد و ناهمگونی بین بورس و فرابورس چالش بعدی این داستان است واگر قرار است اتفاقی رخ دهد بورس باید همراه باشد

به هر حال این تصمیم ،کاری درست در زمانی غیرمنطقی بوده که روح و روان بازار را مورد نوازش قرار میدهد ولی خیلی هم نباید  سخت گرفت کار درست ،درست است و باید تن داد /بتا سهم توییتر بورس

اقتصاد و ما ادراک اقتصاد...
ما را در سایت اقتصاد و ما ادراک اقتصاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نیر سمائی nayer1300 بازدید : 114 تاريخ : جمعه 25 شهريور 1401 ساعت: 0:06